بلاگفا یک ابزار قدرتمند برای ساخت و مدیریت وبلاگ است. بلاگفا به شما کمک می‌کند تا با سرعت و سهولت اطلاعات، خاطرات، مطالب و مقالات خود را در اینترنت منتشر کنید.

وبلاگهای بروز شده

عاشق ذلیلسعدی (۵۰) غزل شماره ۱۰۳ بیا بیا که غلام توام بیا ای دوست همیشه از خودم می‌پرسم این نوع نگاه به معشوق چه دلیلی دارد؟ دینی یا عرفانی؟ این نوع نگاه به جای خوبی نمی‌رسد.
چرا؟؟؟رفتی و یادت برایم یادگاری شد چرا؟ خاطرم از خاطرات تو فراری شد چرا؟ لعنت و نفرین بر آن روزی که گفتی:می روم جای"نه برگرد"اصرار من "آری" شد چرا؟ خواب شب های مرا یادت به سرقت برده است روز هم قربانی شب زنده داری شد چرا؟ وقت رفتن خنده
تو مرا جان و جهانیگفتم غزلی از تو بگویم که بخوانی شاید به دلت رحم بیفتد، و بمانی هر بیت مرا یاد تو بر دل گره افتاد گفتم که تو آن مایه ی آرامش جانی وزن غزلم گاه پریشان شد و بگریخت تا زلف سپردی به همان باد خزانی صد غمزه به پیچ و خم ابروی تو دیدم گفتم
سی و دومینفکر میکنم دوباره رفتی حالت سایلنت امروز شیفت بودی عزیز دلم صبح زود که آرزو رو پیدا نکرده بودم به تو پیام دادم گفتم نگرانشم گفتم اونجا یه میدون بود زدن نزدیکه به شما؟ تا تو جواب بدی قشنگم مسیج دادم آرزو جواب داد گفت ک یکی از دوستاش
خاطرات سال ۱۳۸۱ هاشمی‌رفسنجانی| سوم تیرماهخاطرات سال ۱۳۸۱ هاشمی‌رفسنجانی| سوم تیرماه استمداد مجید انصاری برای حل مسائل سیاسی اقتصادی
شکر اندرشاز عواملی که بهم استرس و ناراحتی میداد این بود که به وبم دسترسی نداشتم، فکر کردم دیگه نمیبینمت دفترخاطرات عزیزم ، من جنگ رو هم در این عمر تخمیم دیدم و هیچ نترسیدم ، با تشکر از کسانی که میل به زندگی را در ما کشتند ، گرچه نگرانی
دعاارامش برای ایران prayer for peace for Iranدعای آرامش برای ایران ای خدای مهربان، سرزمین‌مان ایران را در آغوش رحمتت بگیر. دل‌های خسته را آرامش بده، دل‌های ترسیده را امنیّت ببخش، و دل‌های خشمگین را سرشار از مهر کن. خدایا، نور حقیقت، عدالت و صلح را بر این خاک بتابان. زخم‌هایی
هیعی روزگارروزگار به کام نیست، روزگار به کام نمیشود، روزگار به کام نخواهد شد، فقط ادای آدمهای دلخوش را درمی آوریم، آدمهایی که انگار هیچ غمی در دنیا ندارند، آدمهایی که انگار سرشار از عشق اند و بی خیالی، آدمهایی که انگار همه چیز دارند و هیچ
زندگانی و مرگ و برگفردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲۸ ... شمار گذشته شد اندر نهان نیرزد همی زندگانیش مرگ درختی که زهر آورد بار و برگ ... فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۲ - داستان نوش‌زاد با کسری ... نه زو بار باید