بلاگفا یک ابزار قدرتمند برای ساخت و مدیریت وبلاگ است. بلاگفا به شما کمک می‌کند تا با سرعت و سهولت اطلاعات، خاطرات، مطالب و مقالات خود را در اینترنت منتشر کنید.

وبلاگهای بروز شده

امروزگاهی فکر می کنم که چقدر در یک سیستم ابلهانه زندگی می کنیم، هر کدام فکر می کنیم مرکز جهانیم و لایق تمام نیکی ها. همه سلامتی ، آرامش و چیزهای فانتزی دیگری را می خواهند ولی زندگی خیلی زود جهان به آنها روی سختش را نشان می دهد. به قول
گزارش۲۲تیر۱۴۰۴«به نام خدا» گزارش ۲۲تیر ماه۱۴۰۴ روانشناسی عمومی هیلگارد:فصل۲+ مرور فصل۱ روانشناسی تربیتی دکتر سیف فصل۲+مرور فصل۱ زبان تخصصی حل درک مطلب کنکور سراسری و بررسی متن جمع کل:۷ ساعت
تحلیل واژه‌ی "مهدی" را در آثار سیف فرغانی، امیرخسرو دهلوی، و خاقانیبسیار خب! حالا بیایید واژه‌ی "مهدی" را در آثار سیف فرغانی، امیرخسرو دهلوی، و خاقانی به تفکیک شاعران بررسی کنیم. این تحلیل نشان می‌دهد که هر شاعر چگونه با توجه به سبک و جهان‌بینی خود، از این مفهوم استفاده کرده است، به ویژه در
قرمزنقطه ی قرمزی که هر لحظه نزدیک تر می‌شود گمان می‌کنم کرم شب تاب باشد اما کرم شب تاب که قرمز نیست شاید بینی دلقکی باشد که به ریش ما میخندد در سیاهی شب کلمات درهم ریخته به ذهنم می‌رسند علائم نگارشی و رسم الخط دست و پایم را میبندند.
♥A♥اینکه بخای ب کسی ک عاشقته و دنیاته بی توجهی کنی ک صمیمیت قبلو ب دست بیاری خیلی سخته مثل اینه ی زمان بدون خوردن شکلات روزتو نمیتونسی شرو کنی الان بهت تعارف کنن بگی از بچگی ازش بدم میومد
آوارگفت باورت میشه هم تلاش های این مدتم فقط برای برداشتن آوار بوده من هیچی نساختم.
رقصشما چقدر اهل رقصی؟ رقص تنها چیزی که روز کسال بارمو تغییر میده فرقی نداره چی باشه همین که حالم خوشه و تکون خوردنی باشه کفایت میکنه ولی جدا ازاینا سالسا و تانگو رو دوست دارم هرچیزی که مربوط به کشور نوستالژیک رمانتیک و زیبایی ها یعنی
احترام ِ توهین آمیزامروز یک جایی لب حوض منتظر نشسته بودم چند تا بچه و دختر پسر نوجوون هم همونجا نشسته بودن و البته هی میخندیدن و بلندبلند حرف میزدن انتظامات اومد از اونجا بلندشون کرد اونا هم ناچارا رفتن بعد به من نگاه کرد گفتم ببخشید من خسته هستم
همین! _من می رسم به آبی چشم تو آخرش_امید ناامیدناممکن است گر چه برای تُو باورش من می‌رسم به آبی چشم تُو آخرش تُو نیمه‌ی پُرِ غزلی ؛ سیب سرخ من من هم کنار حاشیه آن نیم دیگرش سرو بلند شعر منی تُو که ناگزیر خم گشته واژه‌ها همگی در برابرش آن قدر خواندم از تُو که مثل مرور درس در